کمی توضیح!

کمی توضیح!

 

از همه ی دوستانی که چه به صورت شفاهی وچه به صورت کتبی من را نقد  کردند و غلط های مرا گرفتند سپاسگزارم. 

 

دوستی همیشه به این اشاره می کند که نامه ی نانوشته بی غلط است!  

وقتی اثری مکتوب شد به چالش کشیده می شود. از این دوست خوبم هم ممنون که  در دادن اعتماد به نفس به من کمک کرد. 

 

دومطلب جدی برروی وب گذاشتم، یکی به مناسبت 8 مارس که موضوع آن مرتبط به زنان و  مسئولیت شخصی بود. 

 

در آن مطلب سعی داشتم به زنان میهنم بگویم همیشه جا برای کار بسیار است، حتی اگر دربند باشیم. نباید از رفتن در هر لحظه باز بمانیم چون زنده ایم و ویژگی زندگی، رفتن و ساختن است نه ماندن و راکد شدن.  

 

در آن مطلب شاید دیدی محافظه کار وجود داشت  ولی تلاشم این بود، که هر لحظه از کار پیگیر خسته نشویم و بسته بودن جامعه را دلیلی برای کم کاری و عدم تلاش قرار ندهیم. بارها شده این تجربه را داشته ام که گروهی متاثر از یک فرد بوده اند. خود  و حرکتهای فردیمان را باور کنیم .در سیل کشنده ی ناامیدی غرق نشویم، چون حرکت  دلیل زنده بودن است.    

 

مطلب دوم که براساس تجربه ی زندگی ومطالعات شخصیم بود به دنبال دیدن برنامه ی تلویزیونی اردیبهشت شکل گرفت.این برنامه روز چهارشنبه هفته ی گذشته در تاریخ 25 فروردین از شبکه 4 تلویزیون پخش شد .در آن برنامه  راه حل های قانونی برای حل مشکلات توصیه می شد. آنقدر تحت فشار قرارم داد که تصمیم گرفتم، مطلبی بنویسم. 

 

برنامه دعوت از یک کارشناس حقوقی بود برای توضیح قوانین موجود وشرح شرایط جامعه که چگونه است وچه راه حل های قانونی برای حل مشکلات وجود دارد.توصیه اکید به زنان که حریم خانواده ها را نشکنند وتمام تلاششان نگه داشتن چارچوب خانواده باشد. 

ولی این توصیه ها،آیا می تواند به عرصه ی عمل درآید؟ وقتی دید مناسبی مسائل جامعه را نبیند وبراساس پیش فرض ها، خانواده بهترین جا برای زندگی تعریف شود. مردان وزنانی بدون آموزش درکنار هم مجبور به زندگی هستند،در آن چهار دیواری چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا همیشه خانواده جای امنی برای زندگی است؟ پس تجاوز به محارم و قتل های ناموسی در کجا انجام می گیرد؟ 

 

اگر خانواده جای امنی برای کودکان ماست پس پدیده ی خشونت های خانگی، ودختران فراری در کجا معنی می شود؟

 

سیاستهایی که جامعه را بیشتر دچار بحران می کند، مرتب تبلیغ می شود. به جای آنکه جامعه را پویا ببینیم ومشکلاتش را به روز حل کنیم، هنوز به دنبال راه حل های تاریخ گذشته می گردیم.

 

نه تنها از دستاورد محققان استفاده نمی شود، بلکه آنقدر تحت فشار قرار می گیرند که به کنج خانه ها ویا خارج از کشور پناهنده می شوند. در حالی که در یک جامعه باید روشنفکران ، در بطن جامعه حضور داشته باشند و مشکلات را مورد کنکاش و بررسی قرار دهند. 

 

زنان را هر روز بیشتر محدود می کنیم، تاسنگر خانه ها را محکم نگه دارند، ولی آیا امکان دارد؟ آیا اینهمه زن ودختر که در دنیای امروز زندگی می کنند را می توان در چارچوب نگه داشت وبا دستورات وقوانین از آنها خواست پا را از حریم خود بیرون نگذارند؟ 

 

چگونه به  زنان توانمند هنوز به چشم انسانهایی معلول  نگریسته می شود؟ چطور این زنان  نیاز به سرپرست دارند ، در حالی آنها  نشان داده اند که چگونه به خوبی از خود و فرزندانشان مراقبت می کنند. 

 

به جای اینکه فضای جامعه را امن کنیم، اشتغال ایجاد کنیم، رفاه عمومی را گسترش دهیم،از زنان می خواهیم همچنان مرزهای خانواده را نشکنند، چون در جامعه ی بیمار جز صیغه چه به صورت شرعی وچه به شکل غیر شرعی،خشونت وتجاوز چیز دیگر نیست. 

 

باید به نوابغ تبریک گفت که چگونه راه حل مشکلات را پیدا می کنند،که تنها خاص خودشان است وبا هیچ معیار علمی وعملی مطابق نیست !

 
نظرات 2 + ارسال نظر
حسنیه دوشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:32 ق.ظ

سلام،بعد مدتها به وبلاگ سر زدم ونمیدانی از دیدن نوشته هایت که نشان دهنده تلاش بیش از اندازه ات است چقدر شاذمان شدم.برایت بهترین آرزوها را دارم.

فتانه سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:09 ق.ظ

ممنونم حسنیه جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد