می دونم فتانه عزیز می خواین که خودم بنویسم. ولی این خیلی جالب بود.
هفته پیش این مطلب رو خوندم و خیلی توجهم رو جلب کرد. تو کشوری که سرانه کتاب خواندن 3دقیقه هست، نمی دونم جدان این کار چه تاثیری خواهد داشت. به هر حال این کار رو کردم. قرار نبود که بایستم و ببینم که اصلا کسی سر وقت کتاب میاد یا نه، ولی داشتم از کنجکاوی می مُردم. به سختی تونستم راهم و بگیرم و برم. امیدوارم که این کتاب حالا حالاها دست به دست بگرده. یکی از دوستانم وقتی دید که چی می خونم گفت خداااا به داد برسه. تو این کتاب رو نخونده اینی، از این به بعد چی می شی؟؟؟!!! برای من تاییدی بر عملکردم و طرز تفکرم بود. اگه کتابی که من جا گذاشتم به دستتون نرسید، بهتون پیشنهاد می کنم که به هر صورت کتاب رو بخونید.
کتابت را جا بگذارجا گذاشتن کتاب در مکانهای عمومی رفتاری است که اکنون در ایتالیا و فرانسه هم رو به فزونی گذاشته.
کسی که کتابش را در مکانی عمومی رها میکند، هویت خود را آشکار نمیکند و ادعایی هم بابت قیمت کتاب ندارد، اما یک درخواست از خواننده یا خوانندگان احتمالی بعدی دارد: "شما نیز بعد از خواندن کتاب، آن را در محلی مشابه قرار دهید تا دیگران هم بتوانند از این اثر استفاده کنند." رول هورنباکر نخستین کسی بود که این حرکت را انجام داد. او یک فروشنده کامپیوتر در
ایالت میسوری امریکا بود و نام این رفتار را Book Crossingگذاشت؛ یعنی
کتاب در گردش.
در فرانسه کتابهای در حال گردش از 10 هزار جلد فراتر رفته است. این رفتار جدید را میشود به نوعی "کمپین کتابخوانی" یا "کمپین به اشتراک گذاشتن کتاب" در نظر گرفت؛ کمپینی که میتواند به مثابه یک پروژه فرهنگی قابل تامل باشد.
حالا رفتار مذکور به قدری در غرب رواج یافته که کمکم از ترکیه نیز سر درآورده است. در ترکبوکو – یکی از شهرهای ساحلی ترکیه – کنار دریا قدم میزدم که کتابی روی شنها توجهم را جلب کرد. فکر کردم حتما صاحب کتاب فراموش کرده آن را با خود ببرد. برش داشتم و همینکه چشمم به صفحه اولش افتاد؛ از خوشحالی در پوست خود نگنجیدم. در صفحه اول کتاب یک نفر متن زیر را نوشته بود:
"من این کتاب را با علاقه خواندم و آن را در همان مکانی که به آخر رسانده بودم رها کردم. امیدوارم شما هم از این کتاب خوشتان بیاید. اگر از آن خوشتان آمد بخوانید و گرنه در همان نقطهای که پیدایش کردهاید، بگذارید بماند اگر کتاب را خواندید شمارهای به تعداد خوانندگان اضافه کنید و با ذکر محل پایان مطالعه، در جایی رهایش کنید."
در همان صفحه دستخط سومین خواننده توجهم را جلب کرد: "خواننده شماره سه در ترکبوکو". پس تا بهحال سه نفر که همدیگر را نمیشناسند این کتاب را خواندهاند. طبق اصلاعات موجود در همان صفحه، خواننده اول کتاب را در استانبول و خواننده دوم در شهر بُدروم مطالعهی آن را به پایان رسانده و رهایش کرده بود.
برای این سنت جدید کتابخوانی سایت اینترنتیای راهاندازی شده تا علاقمندان بتوانند با عضویت در آن به رهگیری کتابهایی که رها کردهاند، بپردازند.
طبق اطلاعات موجود در حال حاضر بیش از 2 میلیون و 500 هزار جلد کتاب که اطلاعاتشان در این سایت ثبت شده در حال گردش هستند. هدف گردانندگان سایت یاد شده، تبدیل کردن دنیا به یک کتابخانهی بزرگ است. از این به بعد اگر در کافه، در لابی هتل، یا سالن انتظار سینما کتابی را پیدا کردید، تعجب نکنید چون ممکن است با یک جلد "کتاب در گردش" روبرو شده باشید…
(به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهر کتاب) این مطلب در روزنامه شرق امده، مورخ یکشنبه 14 شهریور 1389، ش. 1054، صفحه: 9، به قلم خانم مرضیه رسولی.
سلام عزیزم
خوب این مطلب فوق العاده بود.ممنون.کاش می شد فرهنگ سازیی کرد.
بیا شروع کنیم. یعنی همین طوریش هم شروع کردیم. تو هم به ما بپیوند. فتانه عزیز می دونم که کلی کتاب داری و یه پا کتاب شناسی. دست به کار شو