بابا یا عمو، مسئله این است

-   مامان من دیگه مدرسه نمی رم

کلاس اولی ها یک خط در میون دیگه نمی خوان برن مدرسه.

-   اِ!!! چرا نمی خوای بری مدرسه دخترکم؟

-   بچه ها با من بازی نمی کنن

-   جدی؟ چه بازیی؟

-   خاله بازی

-   اوه!!! چرا با تو بازی نمی کنن؟

-   نه،بازی می کنن ولی همش می گن من باید بابا باشم

-   اِ!! بابا که نقش خوبیه!!! تو چرا دوست نداری بابای خونواده باشی؟؟؟

-   آخه مامان تو بازی اینا همیشه بابا می ره مسافرت و عمو میاد پیش مامانا...

نظرات 6 + ارسال نظر
لعیا پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 05:57 ب.ظ

این دخترک تو یکی از مدارس خیلی معروف تهران درس می خونه. که کادر آموزشی خیلی مذهبی داشت یک زمانی. الان خبر ندارم که اوضاع مدرسه از چه قراره!!!

alon پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:55 ب.ظ http://nobody1115.blogfa.com

عاشقم اهل همین کوچه ی بن بست کناری
که تو از پنجره اش پا به قلب من دیوانه نهادی
تو کجا؟ کوچه کجا؟ پنجره ی باز کجا؟
من کجا؟ عشق کجا؟ طاقت آغاز کجا؟
تو به لبخند و نگاهی، من دلداده به آهی
بنشستیم تو در قلب من و من خسته به چاهی
سلام دوستم وبلاگ زیبایی داری
خوشحال میشم به منم سربزنی ولینکم کنی

Zahra سه‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 03:26 ق.ظ http://kmostajiri.persianblog.com

Asheqetam

Zahra,dust dabirestanet سه‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 03:33 ق.ظ http://nadaram

To yeki az behtarin dustani hasti k ta hala dashtam,be on'vane ye tasvire khub hamishe toye zehnam mimuni,veblagetam 20,dorost mese khodet.eshqami,boooossss;-)

Zahra سه‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 03:47 ق.ظ http://nadaram

بیخوابی زده ب سرم،نمیدونم چرا،ی چن تاجمله مینویسم حال کنی -گاهی اوقات باس دستوبزاری روشونه بعضیاوبگی"ن،خوشم اومد..ازاونیک فک میکردم آشغال تری"
-واس من داشتن ینی خواستن پس وقتی ندارمت ینی دیگ نمیخوامت.
-ناشیانه ک دل ببندی لاشیانه ترکت میکنن،مخلصیم رفیق

Zahra سه‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 03:58 ق.ظ http://وبلاگم کجابودآخه

راستش مطالبت همه روخوندم ،مخلص کلوم تأثیرگذاربود...دم شماگرم;-)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد