با خویشتن

نام کتاب: با خویشتن

نویسنده: دکتر شاد هملستر

ترجمه: مهدی قراچه­داغی – شهلا عارف

چاپ انتشارات آثار

چاپ اول تابستان 1375

چند روز پیش منزل یکی از دوستان بودم. ۴ عدد کتاب از کتابخانه­ اش قرض گرفتم، یکی از آن­ها همین کتاب بود. با توجه به شناختی که از مترجم، مهدی قراچه­ داغی، داشتم کتاب توجه­ ام را جلب کرد. برداشتی که من از این نوشته داشتم نیز جالب توجه است.

یکی این که ما روزانه و در تمام عمر توسط محیط، خانواده، اجتماع و دست آخر خودمان، بمباران عبارات منفی می­شویم بدون این که آمادگی آن را داشته باشیم. این عبارات چه بار مصیبت باری روی زندگی، جسم، روح و سرنوشت ما می­گذارد. نویسنده معتقد است که انسان مثل کامپیوتری است که تا حالا بدون هیچ مانعی اطلاعات منفی را پذیرا شده و از این پس باید این اطلاعات از حافظه ذهنی آن پاک شود و به جای آن اطلاعات مثبت جایگزین شود.

روشی که ارائه می­کند به این صورت است که از عبارات مثبت به شکل حال استمراری، واضح و تکه­ های کوچک استفاده کنیم. به طور مثال در مورد اضافه وزن به این شکل اول داده ­های گذشته را پاک کنیم که: تا حالا من کارهایی می­ کردم از جمله پر خوری و کم تحرکی و در واقع این­ها را دوست داشتم، ولی از الان به بعد از پر خوری و کم تحرکی ناراحت هستم و جای آن را با داده­ های لذت بردن از کم خوردن و پر تحرکی عوض می­کنم.

 نویسنده پیشنهاد می­کند که این پیام­ها را به صورت ضبط شده با صدای خودمان یا دوست دیگری هر روز گوش کنیم. هم چنین معتقد است که جملات و داده­ های منفی را روی کاغذ آورده و آن­ها را به صورت مثبت و حال استمراری در بیاوریم. ضمنا برداشتی که من داشتم این بود که ما همان­طور که در رابطه با دیگران معمولا حرف­ها و انتظاراتمان را درمیان نمی­گذاریم و انتظار داریم که بقیه خودشان پی به آن­ها ببرند، در مورد خودمان هم همین اشتباه را می­کنیم و آرزوها و رویاهایی در فکر ما هست که تصور می­کنیم چرا به این خواسته­ ها نمی­رسیم. در صورتی که در این مورد هم باید آرزوها و نیازها و خواسته­ ها را با صدای بلند با خودمان در میان بگذاریم و شفاف و صریح صحبت کنیم. در این صورت است که در جهت تحقق آن خواسته ها و آرزوها پیش خواهیم رفت.

من بر اساس الگو و برنامه ریزی قدیمی که داشتم، کارهایم را یکجا و دقیقه نود انجام می­دادم. ولی این بار تصمیم گرفتم به عنوان اولین قدم، موردی را که باید برای شرکت در جلسه روز دوشنبه مطالعه می­کردم، همان روز و سر فرصت مطالعه کنم. در واقع تکلیف روز دوشنبه را همان روز انجام دادم.

 کتاب ترس را تجربه کن در دست مطالعه است. من این کتاب را حدود 10-12 سال پیش خوانده بودم و از دوباره خواندنش شانه خالی می­کردم. از همان روز شنبه شروع کردم به مطالعه و با وجود این که حجم زیادی عقب بودم تا امروز بیشتر آن را خوانده­ ام. مصمم هستم کارهای دیگری را یک به یک به برنامه اخیر اضافه کنم. چون در همین یک مورد نتیجه عینی تاثیر این برنامه­ ریزی صحیح را مشاهده کردم.

به قلم منیژه

نظرات 1 + ارسال نظر
فتانه سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:58 ق.ظ

مرسی لعیا جان خیلی خوب وبلاگ را به روز می کنی.
منیژه جان در مورد مطلبی که نوشته ای یافتن را هی برای ساختن یک شخصیت منسجم بسیار کار درستی است وفکر می کنم همه ی ما به دنبال پیدا کردن این شخصیت در درون خود و همیشه در حال شدن هستیم. ممنون از نوشتت.

خواهش می کنم خانوم. کمترین کاریه که از دستم بر میاد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد