فکر میکنم بیش از دو سال است که هرروز صبح بطور مستمر روزنامه اعتماد را می خریدم .اول از همه صفحه تیتر ها را. بعدصفحه آخر ستون پیدا وپنهان را .بعدصفحه دوم .مطالب ادبی وهنری برایم بسیار جالب بود . مشتری صفحه حوادث هم بودم واعتقاد دارم حوادث صورت گرفته در اطرافم به من هشدارمیدهد .به مطالب ضمیمه روزنامه عادت کرده بودم بخصوص صفحه طنز رها . دیشب از اخبار شنیدم روزنامه محبوب من توقیف شده است . همانند یک آدم داغدار گیج شدم فکر میکردم من فردا چی باید بخونم .در تمام طول شب ازاین فکر آرامشم سلب شده بود . دوستان! من یک دوست را از دست داده ام به من تسلیت بگویید.
باید برای روزنامه تسلیتی بفرستم!!
از بس برای چیزهای مختلف که از دست داده ایم و تسلیت گفتم خسته شدم.همیشه روزهای روشنی را خواب می بینم که مرتب لبخند می زنم وبه همه تبریک می گویم کی از خواب بر خواهم خواست و خواهم دید که...