خردمندی یا نا آگاهی

 

زنان در طول تاریخ از هوش و استعداد گاه خارق العاده برخوردار بوده اند.اما این توانایی ها به دلیل ساختار استبدادی و مردانه یا مدفون شده است و  یا نتواسته به  ظهور برسد. این اتفاق بارها و بارها در طول تاریخ تکرار شده است. زمانی در این سرزمین زنان به دلیل بی سوادی و محیط بغایت بسته اندرون خانه ها تبدیل به موجوداتی ترحم انگیز و یا اعجاب آور شدند.خردمندی در زنانی وجود داشته است که با اندک محیطی برای رشد توانایی ،همراه با دانایی توانسته اند ساختار موجود را به چالش کشند. اینگونه تغییرات که با تفکر همراه است، فصلی را در تاریخ ایران تغییر داده است. امروز ما به دلیل  چنین زنانی است، در خیابانها ،دانشگاه ها، ادارات و... در حال کار و فعالیت هستیم. افراد زیادی از دستاوردهایی که آنها ایجاد کرده اند، بهره مند شده اند و جامعه نیز با وجود چنین انسانهایی متحول شده است. زنانی همچون بی بی خانم استر آبادی و یا صدیقه دولت آبادی از جمله زنانی هستند که هوشیاریشان در زمانی که جهل کاملا بر جامعه حاکم بود، با اشاعه اندیشه هایشان فضایی را برای زنان باز کرده اند.

 

در عصر حاضر نیز انسانهایی هستند که برای رهایی زنان تمامی رنج ها را بر جان می خرند و فعالانه برای بهتر شدن مسائل زنان حرکت می کنند.

 

غیر از زنان مثبت اندیش زنانی نیز هستند که توانایی آنها تحت نفوذ ساختارهای موجود قرار می گیرد و به صورت حیله ،مکر ،حسادت بروز می کند. این توانایی چون با دانایی همراه نیست،ممکن است در شرایط فرد به طور موقت تغییر ایجاد کند ولی فضا را آلوده کرده و اثرش برای شخص و محیط اطراف با تخریب همراه است. این زنان در همان ساختار مستبد مردانه راهی برای گرفتن قدرت ،تغییر شرایط فقط فردی تلاش می کنند. هر چند در مورد این زنان قضاوت کردن بسیار کار مشکلی است ولی آنان به دلیل اینکه  بینشی در پس افکارشان نیست، تاثیری مثبت به جا نمی گذارند.

 

بخش دیگری که، بر دوش زنان پیشرو سوار شده اند و قدرتی را در ساختار مردانه نصیب خود کرده اند به دلیل دیدگاه های سنتی و عقب افتاده تلاش دارند که باز زنان را به ساختارهای گذشته که از آن عبور کرده اند ببرند. در هیئت وکیل مجلس و مدیرانی که نقشی در ساختار حکومت دارند، همصدا با قدرت ویران کننده دیدگاه های مدرن، تلاش برای باز گرداندن زنان به خانه ها دارند. تخریب آنها سرعت تغییر را خواهد گرفت. ولی مانع نخواهد شد چون  جوامع معمولا روندی رو به جلو دارند، اگر چه به کندی ولی تغییر به روند طبیعی خود ادامه خواهد داد.

 

زنانی هم وجود دارند که متاثر از شرایط محیط به زندگی خود ادامه می دهند، آنها تاثیری بر روند جامعه ندارند بلکه ساختار جامعه است که به شدت آنها را متاثر می کند.این زنان که تعداد آنها کم نیست و اکثریت جامعه را به خود اختصاص داده اند، به این دلیل که حقوقشان به شدت در این سالها زیر سوال رفته است،در عده ای از آنها تغییراتی را شاهد هستیم. هر چندبعضی از این تغییرات نشان دهنده ی جامعه ی بیمار است (مانند بالا رفتن در صد طلاق) ولی این حقیقت را باز گو می کند که  آنها هم به وجه های مختلف زندگی خود پی می بردند و در خواست هایشان روز به روز از زندگی افزایش می یابد. 

        

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد