فراگرفتم که برای بررسی یک موضوع ، پدیده یا رخداد ، باید کمیت آن (موجودیت واقعی اش) را دید و نه استنباط و برداشت و پیشداوریهایی که موجود است و در آن دخالت دارد.

فراگرفتم که پیشداوریهایی که در بررسی پدیده ای دخالت دارد در پی عادتهای شخصی ، تربیتی ، فرهنگی و اجتماعی است ، زیرا رفتار به عادت آسانتر است ، فکر و زحمت کمتری می خواهد ، آموزش و آگاهی نمی خواهد ، مقبول تر و همه پسندتر است.

فراگرفتم که یک رخداد همانقدر که از یک طرف می تواند (بدون در نظر گرفتن موجودیت واقعی آن) ارزیابی و قضاوت شود ، به همان میزان هم می تواند از طرف و یا طرفهای دیگر مورد قضاوت و ارزیابی قرار بگیرد ، که برخلاف رفتار به عادت و بی توجهی به آراء دیگری و ثبت رأی قطعی به نام خود و بعد گشتن به دنبال شواهدی جهت اثبات آن است.

فراگرفتم این آراء تا جایی می تواند حق باشد که شخصیت و مجموعه خود را در نظر گرفت و این حق داشتن با به رسمیت شناختن و در نظر گرفتن آراء دیگران منافاتی ندارد ، که می تواند نظرات آنها در ارزیابی نهایی موضوع لحاظ شود و به اتفاق و نه تضاد آراء و منافع رسید.  

نظرات 1 + ارسال نظر
فتانه سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:56 ق.ظ

تغییر بهترین حادثه ای بود که اتفاق افتاد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد